پيامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤ منان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود. جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556
امام رضا عليه السّلام فرمود: هر کس که عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را براى او روز شادى و سرور قرار مى دهد. لبحارالانوار، ج 44، ص 284
امام رضا عليه السّلام فرمود: هر کس در مجلسى بنشيند که در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى که دلها مى ميرند، نمى ميرد. بحارالانوار، ج 44، ص 278
امام رضا عليه السّلام فرمود: گريه کنندگان بايد بر کسى همچون حسين عليه السّلام گريه کنند، چرا که گريستن براى او، گناهان بزرگ را فرو مى ريزد. بحارالانوار، ج 44، ص 284
امام رضا عليه السّلام به ريّان بن شبيب فرمود: اگر تو را خوشحال مى کند که در درجات والاى بهشت با ما باشى ، پس در اندوه ما غمگين باش و در شادى ما خوشحال باش . جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 549
امام رضا عليه السّلام فرمود: هرگاه ماه محرّم فرا مى رسيد، پدرم (موسى بن جعفرعليه السّلام ) ديگر خندان ديده نمى شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى يافت تا آن که ده روز از محرّم مى گذشت ، روز دهم محرّم که مى شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود. امالى صدوق ، ص 111
پيامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى که در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، که آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود. بحارالانوار، ج 44، ص 293
امام صادق عليه السّلام به جعفربن عفان فرمود: هيچ کس نيست که درباره حسين عليه السّلام شعرى بسرايد و بگريد و با آن بگرياند مگر آن که خداوند، بهشت را بر او واجب مى کند و او را مى آمرزد. رجال شيخ طوسى ، ص 289
على عليه السّلام فرمود: خداوند براى ما، شيعيان و پيروانى برگزيده است که ما را يارى مى کنند، با خوشحالى ما خوشحال مى شوند و در اندوه و غم ما، محزون مى گردند. غررالحکم ، ج 1، ص 235
حسين بن على عليه السّلام فرمود: من کُشته اشکم . هيچ مؤ منى مرا ياد نمى کند مگر آنکه (بخاطر مصيبتهايم ) گريه مى کند. بحارالانوار، ج 44، ص 279
حسين بن على عليه السّلام فرمود: چشمان هر کس که در مصيبتهاى ما قطره اى اشک بريزد، خداوند او را در بهشت جاى مى دهد. احقاق الحق ، ج 5، ص 523
امام سجّاد عليه السّلام فرمود: هر مؤ منى که چشمانش براى کشته شدن حسين بن على عليه السّلام و همراهانش اشکبار شود و اشک بر صورتش جارى گردد، خداوند او را در غرفه هاى بهشتى جاى مى دهد. ينابيع الموده ، ص 429
امام باقر عليه السّلام فرمود: اميرالمؤ منين عليه السّلام با دو تن از يارانش از (کربلا) گذر کردند، حضرت ، هنگام عبور از آنجا، چشمهايش اشک آلود شد، سپس فرمود: اينجا مرکبهايشان بر زمين مى خوابد، اينجا محلّ بارافکندنشان است و اينجا خونهايشان ريخته مى شود، خوشا به حال تو اى خاکى که خون دوستان برروى تو ريخته مى شود! بحارالانوار، ج 44، ص 258
امام باقر عليه السّلام پس از شنيدن سروده هاى (کميت ) درباره اهل بيت ، گريست و سپس فرمود: هيچ کس نيست که ما را ياد کند، يا نزد او از ما ياد شود و از چشمانش هر چند به اندازه بال پشه اى اشک آيد، مگر آنکه خداوند برايش در بهشت ، خانه اى بنا کند و آن اشک را حجاب ميان او و آتش دوزخ قرار دهد. الغدير، ج 2، ص 202
امام صادق عليه السّلام فرمود: نزد هر کس که از ما (و مظلوميت ما) ياد شود و چشمانش پر از اشک گردد، خداوند چهره اش را بر آتش دوزخ حرام مى کند. بحارالانوار، ج 44، ص285
شما در سایت شارژسنتر به راحتی و بدون هدر دادن وقت میتوانید شارژ ایرانسل ،شارژ همراه اول،تالیاو یا رایتل را تهیه نمایید و از مزایایی مانند قرعه کشی ماهانه نیز برخوردار شوید.
استادی از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتی عصبانی هستیم داد می زنیم؟ چرا مردم هنگامی که خشمگین هستند صدایشان را بلند می کنند و سر هم داد می کشند؟
شاگردان فکری کردند و یکی از آن ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم.
استاد پرسید: اینکه آرامشمان را از دست می دهیم درست است اما چرا با وجودی که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟ آیا نمی توان با صدای ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامی که خشمگین هستیم داد می زنیم؟
شاگردان هر کدام جواب هایی دادند امّا پاسخ های هیچکدام استاد را راضی نکرد. سرانجام استاد چنین توضیح داد: هنگامی که دو نفر از دست یکدیگر عصبانی هستند، قلب هایشان از یکدیگر فاصله می گیرد. آن ها برای این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن ها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید: هنگامی که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقی می افتد؟ آن ها سر هم داد نمی زنند بلکه خیلی به آرامی با هم صحبت می کنند. چرا؟ چون قلب هایشان خیلی به هم نزدیک است. فاصله قلب هایشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد: هنگامی که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقی می افتد؟ آن ها حتی حرف معمولی هم با هم نمی زنند و فقط در گوش هم نجوا می کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می شود. سرانجام، حتی از نجوا کردن هم بی نیاز می شوند و فقط به یکدیگر نگاه می کنند. این هنگامی است که دیگر هیچ فاصله ای بین قلب های آن ها باقی نمانده باشد.